خوشا چشمی که خواند حرف دل را...

هوایم ابریست

درونم بارانیست

اما از پشت پنجره ها آفتابی درخشان پیداشت

*درون نوشت: اگه بمیره چقدر طول میکشه تا فراموشش کنم؟ ۴۰ روز واسش صبر کنم خوبه؟ یعنی به خاطرش عذاب وجدان هم میگیرم؟

* درون نوشت 2: حالا اگه خودم بکشمش چی؟ یعنی جواب سوالای بالا فرقی میکنه؟

*درون نوشت 3: مهمتر از این این سوالا اینه که با چی بکشمش؟ این سوال مهمه و باید روش فکرکنم

خوشا چشمی که خواند حرف دل را......

افطار خونه عمه بودیمدوستشون دارم اخلاق های ساده و خوبی دارندخیلی خنگم اسمهای فامیل را یادم رفته بودتنها چادری جمع من بودماولش یه نگاه به چادر من میکردند و جاوی خودشون را میگرفتند که سیاسی حرف نزنندآخرش خودم دست به کار شدم و به صاحبان مملکت بد بیراه گفتم آقا انگار حرف دلشون را زده باشی، با ذوق تایید میکردنددیگه خلاصه راهش باز شد و هرچی توی دلشون بود ریختند بیروندوباره پریود شدم و صورتم پوسته انداختهامشب به زور کلی پرایمر و کپسول ویتامین پوسته ها را یکم پوشاندمبرم یکم ماسک بزنم تا برای فردا بهتر بشهدلم لاک هم میخواد... امشب حتما باید بزنم خوشا چشمی که خواند حرف دل را......ادامه مطلب

امروز بعد از مدت ها یکم سریال دیدم

سریال حالمو خوب میکنه

انگار داره توی جنگل درونم، نسیم میاد

حالم سبزه... سبز آروم... سبز دلنشین

*درون نوشت: وقتی برمیگرذم به درونم، وقتی تبدیل به خودم میشم، آروم میشم، دلنشین میشم، دوست داشتی میشم و....

خوشا چشمی که خواند حرف دل را......